قصه و داستان، داستان ماست!
معرفی کتاب «حیوان قصهگو»- اثر جاناتان گاتشال- ترجمه عباس مخبر- نشر مرکز

قصه و داستان شاید قدمتی به اندازه تاریخ تکامل انسانهای ابتدایی و تشکیل گروههای نخستین تمدنی داشته باشد. بشر ابتدایی که در قیاس با بسیاری از جانداران پیرامون خودش، بنیهای ضعیفتر و پتانسیل انطباقپذیری کمتری با عوامل طبیعی داشته و به همان نسبت شانس پایینتری برای بقا، با کنار هم جمعشدن و بهرهبردن از توان شگفتانگیز مغزش برای تولید و استفاده از زبان، این ضعف را پوشش داده و بقا پیدا کرده است. ما(هوموساپینهای امروزی) تنها گونهی بهجای مانده از انسان راست قامتایم و شاید کمی اغراق به نظر برسد، ولی برنده شدن در مسابقه بقا و استیلای یا دستکم کنترل بر طبیعت را به قصه و داستان مدیونیم.
اگر دور هم جمعشدن، و همکاری و مشارکت با هم، برای زنده ماندن و سپس تشکیل فرهنگ و تمدن ابتدایی، رمز موفقیت ما در جدال برای بقا بوده، بیتردید زبان، و امکان انتقال درک و مفهوم و توان برقراری ارتباط بینذهنی نقشی حیاتی در این بین داشته است. این ارتباط بینذهنی در سطوح ابتدایی در حد اعلام خطر یا دادن هشدار بوده اما رفتهرفته عوامل و عناصر پیچیدهای به آن اضافه شده است که مجموعه آنها را تحت عنوان فرهنگ میشناسیم. قصه و داستان به باور بسیاری قالب بنیادین این انتقال ذهنی و تولد فرهنگ بوده است. اسطورهها، افسانهها، حماسهها، روایتها و آیینهای دینی و … در قالب داستانی فهمپذیر، گروه قابلتوجهی از انسانها را به هم وصل کرده و آنها را در مسیر همکاری و مشارکت برای بقا، کمک رسانده است.
جاناتان گاتشال پژوهشگر در زمینه مطالعات تکاملی ادبیات است. در دانشگاه دولتی نیویورک در بینگامتون تحصیل کرده و در کالج واشنگتون-جفرسون پنسلیوانیا مشغول تدریس ادبیات است. در کتاب حیوان قصهگو(چگونه داستان ما را انسان کرده است)، او ردپای قصه را در گذشته، اکنون و آینده انسان پی میگیرد.

گاتشال نه فقط به بررسی ریشههای تکاملی کشش و گرایش ما به قصه و داستان میپردازد، بلکه فرمهای متنوعی از غریزهی قصهگویی و قصهدوستی را در دنیای فعلی و شاید جهان آینده معرفی میکند. افسانهها، اسطورههای دینی، دیوار نوشتههای انسانهای ابتدایی، خواب و رویا، قالب روایی هویت در ذهن انسان، رمان، ترانه و دست آخر بازیهای کامپیوتری همه فرمهای مختلفی از جلوهگری غریزهی قصهگویی در انسان هستند. او انسان را در این کتاب موجودی معرفی میکند که در دنیایی از داستان و روایت زندگی میکند، با داستان شکل میگیرد و با داستان میتواند جور دیگری شکل بپذیرد.
همانطور که از نام کتاب معلوم است، گاتشال انسان را حیوانی قصهگو (Storytelling Animal) و ساکن سرزمینی خیالی(جهان تخیل و قصه) میداند. سرزمینی که حیوان قصهگو سخت به آن معتاد است و در تمام دوران دگرگونش خود، هیچگاه قدمی از آن عقب برنداشته، و نویسنده معتقد است برخلاف اعلام خطرهای برخی، قصه و داستان و رمان، به این زودیها از زندگی بشری کنار نخواهد رفت. آمار و شواهد درستی از این نظر را نشان میدهد. هنوز هم رمان پرفروشترین ژانر در صنعت چاپ است و برخی آثار، در عصری چنین پر سر و صدا و مبتلا به نوع عمیقی از حواسپرتی و عدم تمرکز، توان آن را دارند که صفهای طولانی مقابل کتابفروشیها به راه بیندازند.
قسمت جذابی از تلاش گاتشال در این کتاب، صرف توصیف کارکردهای مختلف قصه و داستان در حیات فردی و اجتماعی انسان شده است. در قسمتی از کتاب (صفحه ۶۱) نویسنده کارکرد آموزشدهنده و تاثیرگذار داستان را با عنوان “تجربهی نیابتی” معرفی میکند. در این قسمت آمده است:
«تمرین مهم است. مردم بازی بسکتبال یا نوازندگی ویولن را در محیطهای کمخطر تمرین میکنند، تا در محیطهای پرخطر ورزشگاه یا تالار موسیقی اجرای خوبی داشته باشند. به نوشته متفکران تکاملگرایی از قبیل برایان بوید، استیون پینکر و میشل اسکالیز سوگییاما، داستان قلمروی است که در آن مردم مهارتهای مهم زندگی اجتماعی را تمرین میکنند.
در روانشناسی تکاملگرا این ادعا تازه نیست و یکی از توجیهات سنتی داستان به شمار میآید. به عنوان مثال جنت بارُوِی بر آن است که تجربه نیابتی و کمهزینه، بهخصوص تجربهی عاطفی، مزیت اصلی داستان است. به نوشتهی او «ادبیات احساسهایی به ما میدهد، که عشق بورزیم، محکوم کنیم، ببخشیم، امیدوار شویم، بترسیم، نفرت بورزیم و این کارها را بدون بهجان خریدن مخاطراتی انجام دهیم که معمولاً با این احساسها همراه است.»
خواندن این کتاب که با لحنی شیرین و خودمانی نوشته شده، خواننده را با اهمیت و نقش کمتر توجه شده اما به شدت مهم و تاثیرگذار قصه و داستان در زندگی انسان، چه در سطح فردی و چه در سطح کلان ِ اجتماعی و تاریخی و تکاملی آشنا خواهد کرد. این آشنایی و آگاهی از اهمیت و کارکرد و تاثیرگذاری، برای خواننده، بیننده و یا در کل مصرفکننده بهتری برای قصه و داستان شدن، نقش مهمی دارد. اگر رمان خواندن یا فیلم دیدن برای من و شما نه صرفا ابزاری برای سرگرمی و تفریح، که موضوع مهمی باشد که توان ایجاد تغییرهای بنیادین و عمیق در فرد و اجتماع را داراست، نوع مواجهه و ارتباط ما با اثر تغییر خواهد کرد. و این تغییر کیفیت مواجهه با اثر، در جاهای مختلفی به کار ما خواهد آمد. چه در انتخاب چیزی که قصد خواندن، دیدن یا هرگونه استفادهای از آن داریم، و چه در میزان دقت و توجه و حساسیت روانشناختی ما در اکتساب و بهرهمندی از آن اثر.
سعید صدقی- ۳۰ تیر ۱۳۹۹